نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
این روزها بارها به نوایی برخواسته از جانِ هنرمندی صاحب دل گوش سپردم و هر بار بغضم عمیق تر شد و چشمانم برای باریدن گرم تر…چیزی به پایان پائیز نمانده است و من تازه به مدد این نوا و نت های گره خورده در جان یکدیگر، دلم مقیم پائیز شده است! چه می کند این […]
این روزها بارها به نوایی برخواسته از جانِ هنرمندی صاحب دل گوش سپردم و هر بار بغضم عمیق تر شد و چشمانم برای باریدن گرم تر…چیزی به پایان پائیز نمانده است و من تازه به مدد این نوا و نت های گره خورده در جان یکدیگر، دلم مقیم پائیز شده است! چه می کند این موسیقی اگر در جای خالی وجود هر آدمی ورود پیدا کند، بماند و تکرار شود..غوغا می کند…موسیقی درست حسی شبیه همان ترنم باران است و من چقدر خوشبختم هر شب ماهی در آسمان برای چشم باختن و زمزمه این حال و هوا دارم.
شال عطرآگین به حس بودنش را به گردن انداخته و در باغی از گل غرق شده ام و پائیز را قدم می زنم…سردِ سرد باد می وزد و گرمِ گرم به پائیز گردی دلم ادامه می دهم…و صدای موسیقی و شعر در جانم می دود…
“خوب شد دردم دواشد خوب شد…دل به عشقت به عشقت مبتلا شد خوب شد ”
دوست داشتن شبیه نت به نت موسیقی است، کم کم می آید،کنار هم می نشیند،نظم می گیرد،زیبایی خلق می کند،می ماند و به درازا می کشد و چه لذتی دارد تکرار تو در این حال و هوا…
ای موسیقی باران ای عطرتمام نرگس های متولد شده در پائیز؛ به روزهای من خوش آمدی،از همان اول خوش آمده بودی و تا نفسی در جان هست برایم خوش خواهی ماند.
راستی می دانی تو از جنس آن بودن هایی هستی که وجودت در زندگی نور امید می بخشد،نگاهت تنم را گرم و دلم را قرص می کند.تو همان الهه ی عشق هستی و واژه های من برای به تصویر کشیدنت بسیار اندک و مبهم اند.
در یک جمله بگویم از آن آدم هایی هستی که برای آفرینشت باید دست به آسمان برد و خدا را شکر کرد…ای از همان آدم ها خدا را شکر که هستی!
ارتباط شناسی – تولید محتوا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
در میان این همه غوغا و شر عشق یعنی کاهش رنج بشر عشق یعنی گل به جای خار باش پل به جای این همه دیوار باش ظهر یک روز گرم تابستانی وارد مجموعه شدیم،تابلو ورودی:داتیس(صنایع غذایی نشاط آور یزد)،حسی شبیه به ورود به یک خانواده گرم و صمیمی همان ابتدای این واحد تولیدی-صنعتی وجود را […]
بهار یکی از باشکوه ترین فصل های طبیعت و زمزمه ای عاشقانه در سایه هنرمندی خداوند است و تمام شیرینی بهار امسال من نیز تو هستی!!!بهار وقتی تو باشی تنها آمدن فروردین و رفتن اسفند نیست در نگاه تو تمام فصل های پیش روی من شکوفه بهاری می دهد و پنجره ها به افتخار حظورت […]
زندگی ظرفی وسیع به قدر تمام اتفاقات و روزهای گذشته و نیامده است و سهم ما در این آسمان بی کران پرنده شدن و درک بزرگی کوچک ترین کاسه زندگی است.عمیق ترین کاستی ها را به کاسه کوچک رفاقتمان بریز و لحظه های بعد را با تکه پاره های دیروز شروع نکن زیرا هر روز […]
۲۸ مرداد سال ۶۷ بود که در خانواده ای مبتنی بر کشاورزی و در روستای بهرمان از توابع استان کرمان به دنیا آمدم،روستایی که با تمام محدودیت های آن زمانش درست مثل سایر روستاهای زخم دیده کشور از جنگ تحمیلی و جریانات طاقت فرسای تحقق انقلاب با نبودن های بسیاری دست و پنجه نرم می […]