«چو در بسته‌ باشد چه‌ داند کسی‌ / که‌ گوهرفروش‌ است‌ یا پیله‌ور؟»

قلم زبان و بیان عقل و معرفت انسانهاست قلم بیان کننده فکر و اندیشه و شخصیت صاحب قلم است قلم زبان دوم انسانهاست ● قلم‌ چیست‌؟ ن‌ و القلم‌ و ما یسطرون‌ (۱) : سوگند به‌ ن‌ و سوگند به‌ قلم‌ و آنچه‌ که‌ به‌ وسیلهٔ‌ قلم‌ می‌نویسند. قلم‌ زبان‌ و بیان‌ عقل‌ و معرفت‌ […]

قلم زبان و بیان عقل و معرفت انسانهاست قلم بیان کننده فکر و اندیشه و شخصیت صاحب قلم است قلم زبان دوم انسانهاست

● قلم‌ چیست‌؟

ن‌ و القلم‌ و ما یسطرون‌ (۱) : سوگند به‌ ن‌ و سوگند به‌ قلم‌ و آنچه‌ که‌ به‌ وسیلهٔ‌ قلم‌ می‌نویسند.

قلم‌ زبان‌ و بیان‌ عقل‌ و معرفت‌ انسانهاست‌. قلم‌ بیان‌کننده‌ فکر و اندیشه‌ و شخصیت‌ صاحب‌ قلم‌ است‌. قلم‌ زبان‌ دوم‌ انسانهاست‌. قلم‌ بیانگر فکر و فرهنگ‌ و هویت‌ ملتهاست‌. قلم‌ ترسیم‌کننده‌ خطوط‌ فکری‌ و سیاسی‌ و اجتماعی‌ و ادبی‌ ارباب‌ ادب‌ و قلم‌ و معرفت‌ است‌. قلم‌ انتقال‌دهنده‌ فکر و فرهنگ‌ به‌ نسلهای‌ حاضر و آینده‌ است‌. قلم‌ حلقه‌ وصل‌ فرهنگها و اندیشه‌هاست‌. قلم‌ ترجمان‌ فکر و هنر و اندیشه‌ است‌.

قلم‌ پرده‌گشای‌ راز آفرینش‌ است‌. قلم‌ هدایتگر عقلها و مغزهاست‌.

استقامت‌ و استواری‌ ملک‌ و دین‌ و تحقق‌ عیش‌ صالح‌، به‌ برکت‌ قلم‌ و در سایه‌سار قلم‌ است‌. قلم‌ است‌ که‌ دعوت‌ کننده‌ به‌ حق‌ است‌. قلم‌ است‌ که‌ مایهٔ‌ نورانیت‌ دلها و جانهاست‌. قلم‌ است‌ که‌ چون‌ از دل‌ سخن‌ گوید و از سرِ اخلاص‌ به‌ جولان‌ آید بر دلها نشیند. قلم‌ است‌ که‌ یک‌ کلمه‌ و حکم‌ آن‌ می‌تواند موجب‌ نجات‌ انسان‌ و یا جامعه‌ای‌ شود؛ و در صورت‌ خطا و غلط‌ و منحرف‌ بودن‌، می‌تواند انسان‌ و یا انسانهایی‌ را گمراه‌ کند.

قلم‌ وسیلهٔ‌ تجلی‌ خدا در آفرینش‌ است‌. قلم‌ مشیت‌ حضرت‌ حق‌ در تصویر و ترسیم‌ و تقدیر عالم‌ است‌. قلم‌ ترجمان‌ حقایق‌ عالم‌ غیب‌الغیوب‌ و غیب‌ مکنون‌ و غیب‌ مطلق‌، در بروز و ظهور کلمات‌ وجودیه‌ و حقایق‌ امکانیه‌ در لوح‌ محفوظ‌ و لوح‌ محو و اثبات‌ و الواح‌ عالم‌ غیب‌ و شهود است‌. قلم‌ منشأ و سرچشمه‌ حضرت‌ حق‌ در مجالی‌ و حضرات‌ وجودیه‌ و حضرات‌ خمس‌ و «کن‌ وجودی‌ و انما امره‌ اذا اراد شیئا ان‌ یقول‌ له‌ کن‌ فیکون‌» است‌.

قلم‌ صنع‌ و حکمت‌ و تقدیر و تعلیم‌ و هدایت‌ و عزت‌ است‌. قلم‌ استقامت‌ در راه‌ خدا، علی‌گونه‌ بودن‌، خدایی‌ بودن‌، خدامحوری‌، حق‌مداری‌، اتقان‌ در کارها داشتن‌، توازن‌ داشتن‌ و در صراط‌ مستقیم‌ حرکت‌ کردن‌ است‌. قلم‌ حساب‌ و کتاب‌ و رحمانیت‌ و ربوبیت‌ است‌؛ وسیلهٔ‌ اقامه‌ وزن‌ و قسط‌ و عدل‌ و بیداری‌ و آگاهی‌ است‌؛ نور علم‌ و عقل‌ و معرفت‌ است‌؛ چراغ‌ در تاریکی‌هاست‌؛ ترجمان‌ وحی‌ و عنایات‌ خداست‌؛ عامل‌ پرهیز از افراط‌ و تفریط‌ و جنون‌ و جن‌زدگی‌ و خودمحوری‌ است‌؛ دلیل‌ بر رسالت‌ رسول‌ اکرم‌(ص‌) است‌؛ رمزی‌ است‌ به‌ سوی‌ حقایق‌ عالم‌؛ چراغی‌ است‌ نشانگر وحی‌ و نبوت‌؛ وسیلهٔ‌ نجات‌ است‌ و سعادت‌.

● جایگاه‌ قلم‌

قلم‌ و ارباب‌ قلم‌، در طول‌ حیات‌ پرفراز و نشیب‌ خود رنجها کشیده‌ و زجرها دیده‌ و تحولات‌ فراوانی‌ را مشاهده‌ و احساس‌ کرده‌اند. امروزه‌ نیز جایگاه‌ قلم‌ و ارباب‌ قلم‌ در فرهنگ‌ و معارف‌ اسلامی‌ و حقایق‌ قرآنی‌، بس‌ رفیع‌ و سترگ‌ و بلند است‌. تا آنجا که‌ فرموده‌اند: اول‌ ما خلق‌ الله‌ القلم‌ (۲) : اول‌ چیزی‌ که‌ خداوند آفرید، قلم‌ بود. همان‌طور که‌ فرموده‌اند: اول‌ ما خلق‌ الله‌ العقل‌: اول‌ چیزی‌ که‌ خداوند بر آن‌ لباس‌ هستی‌ پوشانید، عقل‌ بود. (۳) یا فرموده‌اند: اول‌ ما خلق‌ الله‌ نور نبیک‌ یا جابر. یا: اول‌ ما خلق‌ الله‌ نوری‌ (۴) . اولین‌ چیزی‌ که‌ خداوند متعال‌ آفرید، نور پیامبر اکرم‌، حضرت‌ محمدبن‌ عبدالله‌(ص‌) است‌. یا: نور من‌ است‌.

در روایتی‌ از رسول‌ اکرم‌(ص‌) آمده‌ است‌ که‌ فرمودند: انّ اول‌ ما خلق‌ الله‌ القلم‌. فقال‌ له‌: اکتب‌. قال‌: یا رب‌، و ماذا اکتُبُ؟ قال‌: اُکتبُ مقادیر کل‌ شی‌ء حتی‌ تقوم‌ السّاعهٔ‌ (۵) : همانا نخستین‌ چیزی‌ که‌ خداوند متعال‌ آن‌ را آفرید قلم‌ بود. پس‌ به‌ او فرمان‌ داد: که‌ بنویس‌. عرض‌ کرد: پروردگارا! چه‌ بنویسم‌؟ فرمود: مقدار و تقدیر هر چیزی‌ را، تا روز قیامت‌.

در روایت‌ دیگر فرمود: اکتب‌ القَدَر ما کان‌ و ما هو کائن‌ الی‌ الابد. (۶) یعنی‌ آنچه‌ را که‌ بوده‌ و تا ابد خواهد بود، بنویس‌.

آری‌! مقام‌ قلم‌، مقام‌ علم‌ حضرت‌ حق‌ متعال‌ به‌ نظام‌ آفرینش‌ و منشأیت‌ برای‌ خلقت‌، و تجلی‌ برای‌ ایجاد و ایجاب‌ برای‌ وجوب‌ و وجود، و علم‌ اجمالی‌ و تفصیلی‌ حق‌ به‌ موجودات‌ و صدور حقایق‌ وجودی‌ و افاضات‌ الهی‌ بر لوح‌ قضا و قدر و تقدیر و مشیت‌ امر و خلق‌ است‌.

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
معلم؛ پیام‌آور کارآفرینی

یدالله‌ و ید الرحمن‌ و راقم‌ حقایق‌ و فیاض‌ علی‌ الاطلاق‌ (۷) : پروردگار عالم‌، با قلم‌، نور فیض‌ حقایق‌ عالم‌ را بر لوح‌ محفوظ‌ رقم‌ می‌زند؛ و نور الله‌، نور السموات‌ و الارض‌ را، برای‌ صفحات‌ الواح‌ نور، افاضه‌ و اشراق‌ می‌فرماید. و رب‌ الارباب‌ با عنایت‌ یدالله‌ فوق‌ ایدیهم‌، اسرار عالم‌ را از مَکمَن‌ غیب‌ به‌ منصّه‌ ظهور از باطن‌ عالم‌ به‌ اسم‌ یا ظاهر، متجلی‌ می‌سازد.

بحث‌ قلم‌، علم‌ خداوند متعال‌، قضا و قدر، قلم‌ تقدیر، قلم‌ مثبِت‌ نخستین‌ مخلوق‌، لوح‌ محفوظ‌، لوح‌ محو و اثبات‌، صحف‌ الهی‌ و کتب‌ رحمانی‌، کلمات‌ وجودی‌، ملائکهٔ‌ کرام‌الکاتبین‌، کتاب‌ مکنون‌ (۸) ، و بحث‌ انسان‌ کامل‌، حقیقت‌ انسان‌ کامل‌، مراحل‌ وجودی‌ و مراتب‌ کمال‌ انسان‌ و تطبیق‌ عوالم‌ وجودی‌ با مراحل‌ و مراتب‌ کمال‌ انسان‌ تا مقام‌ انسان‌ کامل‌، از زیباترین‌، لطیف‌ترین‌، عمیق‌ترین‌ و باارزش‌ترین‌ بحثهای‌ نورانی‌ قرآن‌ کریم‌ و معارف‌ آل‌ البیت‌، علیهم‌ السلام‌، است‌؛ که‌ درک‌ آن‌ و آشنایی‌ با گوشه‌هایی‌ از این‌ معارف‌ گهربار، چشم‌ و چراغ‌ زندگی‌ مردان‌ خدا و اولیای‌ الهی‌ است‌.

در روایات‌ نورانی‌ اسلامی‌، «ن‌» به‌ عنوان‌ اسم‌ رسول‌الله‌(ص‌) و «القلم‌» به‌ عنوان‌ اسم‌ امیرالمؤمنین‌ علی‌(ع‌) تفسیر و تعبیر شده‌ است‌.

در برخی‌ روایات‌ فرمودهٔ‌ پیامبر اکرم‌(ص‌)، برای‌ پیامبر(ص‌) پنج‌ اسم‌ در قرآن‌ کریم‌ آمده‌ و پنج‌ اسم‌ نیامده‌ است‌. آن‌ پنج‌ اسم‌ آمده‌، عبارت‌اند از: طه‌، یس‌، ص‌، ق‌، ن‌. و فرموده‌ است‌: منظور از «القلم‌»، امیرالمؤمنین‌(ع‌) است‌. چون‌ او تبلور معارف‌ الهی‌ و زبان‌ او زبان‌ حقایق‌ صمدانی‌ و باب‌ مدینه‌ علم‌ و نقطه‌ پرگار معارف‌ و نقطهٔ‌ بای‌ بسم‌الله‌ است‌. او زبان‌ و بیان‌ و قلم‌ و کلام‌ و سخن‌ حق‌ و حقیقت‌، و مجسمهٔ‌ علوم‌ و معارف‌ و کلمه‌ جامعه‌ الهیه‌ و آیت‌الله‌ العظمی‌ و زبان‌ اسلام‌ و قرآن‌ و تجلی‌ اسمای‌ حسنای‌ الهی‌ است‌.

صاحب‌ تفسیر کنزالدقایق‌ می‌نویسد: و امیرالمؤمنین‌(ع‌) را قلم‌ نامیده‌اند؛ چون‌ همان‌طور که‌ قلم‌ منشأ آثار و برکات‌ فراوان‌ برای‌ بشریت‌، و یکی‌ از دو زبان‌ انسان‌، و بازگوکنندهٔ‌ ضمیر وی‌ است‌، و آنچه‌ را که‌ او به‌ نزدیکان‌ می‌خواهد بگوید با زبان‌ می‌گوید و آنچه‌ را به‌ کسانی‌ که‌ از وی‌ فاصله‌ دارند می‌خواهد برساند با قلم‌ می‌رساند، و زبان‌ و قلم‌ دو زبان‌ گویا و دو نوع‌ وسیله‌ ابلاغ‌ پیام‌ انسان‌ است‌، و به‌ واسطه‌ قلم‌ احکام‌ دین‌ حفظ‌ می‌شود و امور عالمیان‌ استوار می‌گردد، این‌همه‌ را در وجود مبارک‌ امیرالمؤمنین‌(ع‌) به‌ نحو احسن‌ می‌توان‌ یافت‌. او زبان‌ و قلم‌ حق‌ است‌؛ همان‌طور که‌ یدالله‌ و عین‌الله‌ و اذن‌الله‌ است‌، اذن‌ واعیه‌ و قلب‌ واعیه‌ و قلم‌ گویای‌ حقایق‌ و معارف‌ عالم‌ هستی‌ و بیان‌ سرّ و سرّ سرّ کارگاه‌ عظیم‌ آفرینش‌ و تجلی‌ ولایت‌ و صمدانیت‌ و عصمت‌ و اوعیه‌ علم‌ الله‌ است‌.

● رسالت‌ قلم‌

مهم‌، مظروف‌ و محتوای‌ این‌ ظرف‌ و یا این‌ ظروف‌ است‌. «چو در بسته‌ باشد چه‌ داند کسی‌ / که‌ گوهرفروش‌ است‌ یا پیله‌ور؟»

اساس‌ کار آن‌ است‌ که‌ محتوای‌ زیبا و انعکاس‌ جمال‌ جمیل‌ علی‌الاطلاق‌ و اشعه‌ پرتو ذات‌ و اسما و صفات‌، در قالب‌ قلم‌، زبان‌، بیان‌، هنر و تصویر و آفرینشهای‌ سازنده‌ و آموزنده‌ و نمایش‌ حقایق‌ در لباس‌ زیبای‌ حروف‌ و کلمات‌ و سخنان‌ و عبارات‌ و اشعار و مفاهیم‌ زنده‌ و چهره‌های‌ الهام‌بخش‌ و آموزنده‌ ارائه‌ شود.

مهم‌، همراهی‌، همسویی‌، آشنایی‌ و انس‌، نزدیکی‌ و قرب‌، تشبّه‌ و تلاش‌ برای‌ وصال‌ و کسب‌ نورانیت‌ و تجلی‌ به‌ نور حقیقت‌ و لبریز شدن‌ دلها و جانها از جام‌ معرفت‌ است‌. که‌ نوریان‌، نوریان‌ را طالب‌اند، و ناریان‌، ناریان‌ را عاشق‌اند. «جمله‌ ذرات‌ زمین‌ و آسمان‌ / با تو می‌گویند صبحان‌ و شبان‌ / ما سمیعیم‌ و بصیریم‌ و هُشیم‌ / با شما نامحرمان‌ ما خاموشیم‌. / چون‌که‌ تو سوی‌ جمادی‌ می‌روی‌ / محرم‌ روی‌ جمادی‌ کی‌ شوی‌؟»

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
هنربیان در کلام دولتمردان

گاهی‌ تأثیر قلم‌، از تأثیر زبان‌ بیشتر و قلم‌ ماندنی‌تر و جاودانه‌ است‌. چه‌، آثار ارباب‌ قلم‌ بوده‌ که‌ به‌ فرهنگها و کتابها و کتابخانه‌ها و تمدنها تبدیل‌ شده‌ است‌. و خداوند، انبیای‌ گرامی‌ و پیامبران‌ اولوالعزم‌ خود را با کتابها و صحف‌ فرستاده‌ است‌. گرچه‌ ایشان‌ اهل‌ زبان‌ و قول‌ و منطق‌ و دعوت‌ به‌ خیر نیز بوده‌اند، و از دو زبان‌ بیان‌ و قلم‌ و عقل‌ و وحی‌، هردو، در راه‌ آرمانهای‌ الهی‌ و حاکمیت‌ توحیدی‌ استفاده‌ نموده‌اند. بلکه‌ گاهی‌، از زبان‌ شمشیر نیز به‌علاوه‌ زبان‌ منطق‌ و کتاب‌ و حکمت‌ و وحی‌، بهره‌ برده‌اند.

السیوف‌ مقالید الجنهٔ‌ و النار (۸) . که‌ شمشیرها نیز کلیدهای‌ دربهای‌ بهشت‌ و جهنم‌اند و نقش‌ تعیین‌کننده‌ای‌ در سعادت‌ و شقاوت‌ انسانها دارند.

در تفسیر کنزالدقایق‌، ذیل‌ این‌ آیه‌ شریفه‌ آمده‌ است‌: برخی‌ از بزرگان‌ گفته‌اند: استواری‌ دین‌ و دنیا، به‌ دو چیز است‌ «القلم‌ و السیف‌. و السیف‌ یخدم‌ القلم‌.»: قلم‌ و شمشیر. و شمشیر خدمتگزار قلم‌ است‌.

آنگاه‌ می‌گوید: چه‌ بسا این‌ معنا و نامگذاری‌، از باب‌ مجاز و کنایه‌ باشد. و منظور، صاحب‌ قلم‌ و صاحب‌ شمشیر است‌؛ که‌ دین‌ و دنیا به‌ آن‌ دو استوار می‌گردد. و امیرالمؤمنین‌(ع‌)، این‌چنین‌ بود.

در این‌ باره‌، آن‌ حضرت‌ می‌فرماید: عقول‌ الفضلاء فی‌ اطراف‌ اقلامها (۹) : عقلهای‌ ارباب‌ فضیلت‌، در اطراف‌ قلمهای‌ آنهاست‌. مردان‌ صاحب‌ فضیلت‌، با قلمهای‌ خود می‌درخشند، و فضایل‌ ایشان‌، به‌ برکت‌ آثار قلمی‌ و ادبی‌ و معرفتی‌ و هنری‌شان‌ به‌ دیگران‌ به‌ ارث‌ می‌رسد، و آثار ماندگار آنها، با هنر قلمهاست‌ که‌ به‌ دیگران‌ منتقل‌ می‌شود. حال‌ چه‌ مستقیم‌ توسط‌ خود ایشان‌ به‌ رشته‌ تحریر درآید و قلمی‌ شود، و چه‌ توسط‌ دیگر صاحب‌قلمان‌، فضایل‌ و مناقب‌ و مکارم‌ اخلاق‌ آنان‌ به‌ دیگران‌ برسد. گرچه‌ در این‌ جمله‌ نورانی‌، بیشتر عنایت‌ بر معنی‌ اول‌ است‌ و اینکه‌ اندیشه‌های‌ خردمندان‌ و ارباب‌ فضیلت‌، در تجلیگاه‌ قلمهای‌ آنان‌ می‌درخشد و در آثار قلمی‌ ایشان‌ آشکار می‌گردد و موجب‌ میزبانی‌ میهمانان‌ ادب‌ و فضیلت‌ و فرهنگ‌ و خرد می‌شود.

یا فرمود: «عقل‌ الکاتب‌ فی‌ قلمه‌ (۱۰) : عقل‌ نویسنده‌، در قلم‌ اوست‌.

در روایت‌ دیگر فرمود: رسولک‌ میزان‌ نبلک‌. و قلمک‌ ابلغ‌ ما ینطق‌ عنک‌ (۱۱) : سفیر و فرستاده‌ و رسول‌ تو، ترازوی‌ بزرگواری‌ توست‌. و قلم‌ تو، رساترین‌ و گویاترین‌ کسی‌ است‌ که‌ از طرف‌ تو سخن‌ می‌گوید.

▪ در این‌ بیان‌ حکیمانه‌، امام‌(ع‌)، به‌ دو موضوع‌ بسیار ارزشمند و ارزنده‌، اشاره‌ فرموده‌ است‌:

۱) سفیر و فرستاده‌ و نماینده‌ انسان‌.

۲) قلم‌ انسان‌.

که‌ این‌، هردو، نشان‌دهندهٔ‌ عقل‌ و معرفت‌ و قدرت‌ تشخیص‌ و حکمت‌ انسانها هستند، و هریک‌ به‌ نوعی‌ نشان‌دهندهٔ‌ خردمندی‌ و تدبیر و انعکاس‌ عقل‌ و معرفت‌ و فضیلت‌ انسانهایند. و هرچه‌ نماینده‌ تواناتر و قلم‌ رساتر باشد، دلیل‌ بر شخصیت‌، هویت‌، توانایی‌ و بزرگواری‌ اوست‌.

ابوالفتوح‌ رازی‌، در تفسیر خود، از رسول‌ اکرم‌(ص‌) نقل‌ نموده‌، که‌ آن‌ حضرت‌ فرموده‌اند: والقلم‌ من‌ الله‌ نعمهٔ‌ عظیمهٔ‌. ولولا القلم‌ لم‌ یستقم‌ المُلک‌ و الدّین‌، و لم‌ یکن‌ عیش‌ صالح‌ (۱۲) : و قلم‌ نعمت‌ بزرگی‌ از طرف‌ پروردگار است‌. و اگر قلم‌ نبود، ملک‌ و دین‌ استوار نمی‌شد، و عیش‌ و زندگی‌ شایسته‌، برقرار نمی‌گشت‌.

قلم‌ را عامل‌ استقامت‌ و پایداری‌ و استواری‌ دین‌ و دولت‌، و موجب‌ برقراری‌ زندگی‌ شایسته‌ دانسته‌؛ و درحقیقت‌، پایداری‌ دولتها را در پایداری‌ و استقامت‌ و استحکام‌ ارباب‌ قلم‌ و ادب‌ بیان‌ فرموده‌، و استحکام‌ دین‌ مردم‌ را نیز در سایه‌ استواری‌ ارباب‌ قلم‌ ذکر فرموده‌، و عیش‌ صالح‌ را، که‌ آرزوی‌ همه‌ و آرمان‌ بندگان‌ خداست‌ در سایه‌ نعمت‌ عظمای‌ قلم‌ دانسته‌ است‌.

سه‌ چیز در نزد خداوند متعال‌ محبوب‌ است‌: یکی‌ خش‌خش‌ و صدای‌ قلم‌ علما و اندیشمندان‌ و صاحبان‌ فکر و اندیشه‌ است‌. دوم‌ صدای‌ شمشیر مجاهدان‌ راه‌ (۱۳) خدا و آزادی‌، و پاسداران‌ مرزهای‌ ایمان‌ و امنیت‌ جامعه‌ است‌. سومی‌ صدای‌ کارهای‌ دستی‌ و ریسندگی‌ و بافندگی‌ و خیاطی‌ خانمها در محیط‌ خانه‌ و زندگی‌ است‌.قربانعلی دری نجف آبادی

(Visited 768 times, 1 visits today)