گندم ری یا میز خدمت؟

دوران مختلف و در نگاه‌ها و  جناح‌های سیاسی گوناگون شاهد گفتمان‌های متنوعی پیرامون پذیرش مسئولیت و فعالیت در عرصه‌های مختلف هستیم که در راس آن می‌توان به بیان ماندگار شهید بهشتی « ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» اشاره کرد. از این رو شیفته خدمت آن فرد یا گروهی است که در هر منصب ومسندی […]

دوران مختلف و در نگاه‌ها و  جناح‌های سیاسی گوناگون شاهد گفتمان‌های متنوعی پیرامون پذیرش مسئولیت و فعالیت در عرصه‌های مختلف هستیم که در راس آن می‌توان به بیان ماندگار شهید بهشتی « ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» اشاره کرد.

از این رو شیفته خدمت آن فرد یا گروهی است که در هر منصب ومسندی آماده خدمت و تحول آفرینی است و تشنه قدرت نیز آن است که در هر فعالیت وجایگاهی یک هدف را بیشتر تعقیب نمی‌کند و آن کسب قدرت و ثروت است و پس از این نیز به چیزی جز  حفظ جایگاه خود و سهم خواهی‌های گوناگون از این موقعیت نمی‌اندیشد.

اما دیگر سوی این ماجرا در فضای آلوده سیاسی و سهم خواهانه نیز افرادی قدم بر می‌دارند که شیفته خدمت هستند و برای گره‌گشایی و بهبود شرایط در جامعه سر از پا نمی‌شناسند و چیزی جز رضایت الهی و توشه ماندگار را دنبال نمیکنند.

این دوگانه سیاه و سفید که در دو سوی حق و باطل برای حکمرانی قرار دارد، رویدادی از جریان های ریشه دار در واقعه کربلا را در ذهن تداعی می کند و اینکه  مردم کوفه نامه‌های فراوانی به امام حسین (ع) نوشته بودند که به کوفه برود و فرمانروای آن‌ها شود از این رو امام برای اطمینان از حرف مردم،مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد.

یزید فرزند معاویه از حضور مسلم در کوفه و علاقه مردم به امام حسین (ع) خبردار شد و برای اینکه شهر کوفه از دست او خارج نشود یکی از بی رحم ترین یارانش عبیدالله بن زیاد را به عنوان حاکم کوفه انتخاب کرد و او با حیله‌ای مسلم را به شهادت رساند.

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
پیوند دوستی با کودکان شهر

در آن روزگار ری یکی از بزرگترین و آبادترین شهرهای دنیا بود که ابن زیاد حاکم ری هم بود.به ابن زیاد خبر دادند که دیلمیان به شهر ری حمله کرده‌اند او که نمیتوانست همزمان به مشکلات هر دو شهر رسیدگی کند به یکی از سردارانش به نام عمر سعد گفت که او را فعلا حاکم ری میکند و اگر دیلمیان را شکست دهد حاکم ری می‌ماند.

عمر سعد از این وعده خوشحال شد؛ چون شهر ری بسیار ثروتمند و بزرگ بود و در آن زمان که همه نان جو میخوردند  نان گندم خوشمزه ری بر سر زبان‌ها افتاده بود.عمر سعد آماده حرکت به سمت ری شد اما خبر رسید که امام حسین(ع) به کربلا میرود و میخواهد وارد کوفه شود.

ابن زیاد که مقدمات جنگ با امام حسین(ع) را چیده بود به عمر سعد گفت که با لشکر ۴ هزار نفری اش به جنگ با امام حسین(ع) برود. عمر سعد دلش نمیخواست با امام حسین(ع) بجنگد و در نگاه اول میخواست از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند اما ابن زیاد وعده داد که اگر این کار را نکند ری را هم از دست می‌دهد.

پس این شد که او به جنگ به امام حسین(ع) رفت.امام حسین(ع) به دنبال عمر سعد فرستاد تا با او صحبت کند و در این گفت و گو عمر طمع خود را نشان داد و امام حسین(ع) را ناامید کرد.
بعد از جنگ با امام حسین(ع)به کوفه بازگشت و گمان می‌کرد اکنون دیگر همه چیز خوب پیش میرود اما پس از مدتی مختار ثقفی انتقامی سخت از او گرفت.

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
یزدی‌ها برای تفریح «کجا » می‌روند؟

از آن به بعد به کسی که به طمع بدست آوردن سود و مقامی با نیت نا درست قدم پیش بگذراد و دست به کار ناشایستی بزند اما به آرزویش نرسد گفته می‌شود که هم از گندم ری جا ماند هم از خرمای بغداد و این حکایت برخی از افراد است که  تظاهر به خدمت می‌کنند و هر روز به بهانه همراهی با مردم و انجام کار خود را به لایه‌های قدرت نزدیک تر می‌کنند  اما در  سر طمع گندم ری دارند و صورت کار و فعالیت آن‌ها با سیرتشان فاصله ای بسیار دارد.

و گاهی در آن سوی این کارنامه‌های پوشالی نیز تفسیر و توجیه‌های فراوانی دیده می‌شود که سو استفاده از ارزش‌های اجتماعی و معنوی در ردیف اول آن قرار دارد  و  البته تاریخ نشان داده است این مسیرهای سودجویانه راه به جایی نمی‌برد.

گندم ری به اهل ریا وفا نمی‌کند          این ملک وقف عاشقان حجت است

 

 

(Visited 16 times, 1 visits today)