خدمت به میز یا مردم ؟

تصمیم گیری موثر یکی از ارکان مهم در علم مدیریت و شاخص ترین توان مدیریتی  برای یک فرد محسوبمی شود به ویژه امروز که فضای کشور بنا به دلایل و عوامل مختلفی با مسائل پیچیدهرو به رو شده است.مسائلی که حل آن ها وابسته به شرایطی است که باید مدیران  و سرشاخه های موثر در […]

تصمیم گیری موثر یکی از ارکان مهم در علم مدیریت و شاخص ترین توان مدیریتی  برای یک فرد محسوبمی شود به ویژه امروز که فضای کشور بنا به دلایل و عوامل مختلفی با مسائل پیچیدهرو به رو شده است.مسائلی که حل آن ها وابسته به شرایطی است که باید مدیران  و سرشاخه های موثر در بخش های مختلف بیشترین وقت و توان خود را به حل مشکلات و تصمیم گیری به نفع جامعه و عموم مردم بگذارند. متاسفانه در برخیشرایط تصمیم های مدیریتی با انحراف روبه رو می شوند؛ انحرافی که مدیر بدون در نظرگرفتن دیدگاه های کارشناسی و توجه به ابعاد مختلف، موضوع مدیریت را قدرتی محضدانسته و بدون هیچ انعطافی به یک ماشین امضا تبدیل می شود. ماشین امضایی کهتنها نام مدیر را با خود یدک می کشد و بسیاری از دغدغه های به وجود آمده امروز کهحتی مدیریت کلان کشور را نیز تحت الشعاع قرار داده است وابسته شدن سیستم های مدیریتی به همین امضاهای لحظه ای و زودگذر است. بخشنامه هایی که در جریان اجرا بارها و بارها مجبور به اصلاح و تغییر می شوند، طرح هایی که در حد همان چند کاغذ تا ابدیت به بایگانی ها سپرده شده و ایده هایی که در بدنه کارشناسی هرگز فرصتی برای جوانه زدن و ظهور و بروز پیدا نمی کنند. شاید بتوان برای این سبک از مدیریت دوام اندکی متصور شد اما هرگز زمان، سرمایه سازمانی و ثروت های عمومی به هدر رفته در سایه این نگاه تک بُعدی قابل جبران نیست و همین ماجرا سبب می شود که بخشی از بدنه تنومند اداری و سازمانی کشور بیمارگونه طی مسیر کنند و بردغدغه های گذشته نیز بیفزایند.
برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
شهید «چمران» یک دانشگاه بود
اما انحراف دوم و مهم تر در بدنه تصمیم گیری های مدیریتی دچار شدن سیستم و مدیر به مقایسه میز و مردم است که یک مدیر همواره این سئوال را از خود می پرسد آیا این تصمیم به دوام این میز مدیریتی و یا ارتقاء آن در جایگاهی بالاتر با منافع بیشتر کمک می کند یاخیر؟ اگر این قیاس به جریان تصمیم گیری رخنه کند موریانه وار تمام سیستم را از درون به سمت پوچی هدایت می کند و منافع فردی جایگزین جمع گرایی، تصمیم های شخصی جایگزین حرکت در مسیرمسئولیت های سازمانی و سرمایه گذاری ها و نفع طلبی های مدیریتی نیز روز به روز جریان خدمت به جامعه و مردم را تضعیف و به گوشه و کنار هدایت می کند. در این میان باید توجه داشت مردم حرف های زیادی برای گفتن دارند و مسئله های متعددی برای پاسخ شنفتن؛از این رو باید خلاءها و کاستی های پیدا و پنهان متعددی برطرف شود، بلکه ضروریست جریان های مدیریتی برای رضایت خداوند به علم و آگاهی بیشتری مجهز شوند تا جهاد جایگزین پشت میز نشینی شده و جای میزداری نیز با  والاترین رکن مدیریت و فرصت برای خدمت یعنی مردم داری تعویض شود. بر این اساس مدیریت اسلامی به عنوان نمودی از شیوه های مدیریت  توصیه شده برای جامعه ایرانی بر این باور است که اسلام نه تنها بر جنبه های معنوی انسان، اخلاقیات، تقوای افراد و رابطه با خدا تاکید داشته، بلکه عنایت زیادی به روابط اجتماعی میان مردم برای اداره موثر امور جامعه نیز دارد. از این رو مدیران باید با عبور از منافع شخصی و توجه به جهت دهی موثر بیت المال برای تحقق خدماتی ارزشمند؛ ارتباطات با معنا، قابل درک  روشنی را نیز با مردم به عنوان ولی نعمتان جامعه و کارمندان مجموعه تحت مدیریت خود به عنوان بدنه اندیشه ورز و خدمتگذار  در راستای حفظ عزت و جایگاه ایران اسلامی شکل دهی و تقویت کنند.
برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
" چراغ از بهر تاریکی نگه دار "
شایان ذکر است در رویکردهای دینی نوع ارتباط میان مدیران؛ افراد زیرمجموعه و چگونگی رفتار با زیردستان و مردم با توجه به حوزه معرفتی و ارزشی تعریف می شود.از دیدگاه اسلام مدیریت وسیله ای برای رسیدن به امیال شخصی نیست و مدیر اسلامی نباید مدیریت را وسیله افتخار و نردبان جهت امیال شخصی خود قرار دهد. مدیریت امانت است نه طعمه، تکلیف است نه حق و مدیریت بیشتر هدایت کردن است تا قدرت نمایی و حضرت علی (ع) در این باره به مالک اشتر توصیه می کند : مبادا در منصب مدیریت ، برخوردهای تو مانند جانور درنده ای باشد که فرصت خوردن آنان را غنیمت شماری. پس در نظام اسلامی مدیر باید با توجه به منزلت انسانی مدیریت کند و هرگاه روش ها و شیوه های مدیریت به شخصیت و حیثیت انسان لطمه وارد کند ، آن مدیریت اسلامی نیست؛ زیرا انسان خلیفه و جانشین خداوند روی زمین است و قانون حفظ منزلت انسان ، حاکم بر روش ها  و اصول مدیریت است. انتشار در آفتاب یزد
(Visited 21 times, 1 visits today)