وعده های سَر به خرمن، یک به یک بر باد رفت…

وقت کشی، معطل سازی، شرط گذاری و بد عهدی های پی در پی در ماجرای وعده های بر زمین مانده اروپایی ها بعد از خروج ترامپ از برجام ما را به این  حکایت و همان ماجرایی می رساند که یک روز خانی در آبادی به فردی در عوض انجام کاری وعده داد که فصل خرمن کوبی و سر خرمن یک خروار گندم به او پاداش می دهد.

هفته نامه پرتوسخن : وقت کشی، معطل سازی، شرط گذاری و بد عهدی های پی در پی در ماجرای وعده های بر زمین مانده اروپایی ها بعد از خروج ترامپ از برجام ما را به این  حکایت و همان ماجرایی می رساند که یک روز خانی در آبادی به فردی در عوض انجام کاری وعده داد که فصل خرمن کوبی و سر خرمن یک خروار گندم به او پاداش می دهد.

فرد هم رفت و تا موعد خرمن روزشماری کرد و رفته رفته روز مورد نظر فرا رسید و او بعد از کلی انتظار با خوشحالی نزد خان آمد و  برای وعده ای که به او داده شده است یادآوری و مطالبه کرد.خان خندید و گفت: « ساده دل! تو یک کاری انجام دادی من خوشم آمد و من هم یک چیزی گفتم تو خوشت بیاید..حالا آمده ای دنبال گندم؟برو پی کارت…»

این ماجرا طنز تلخ و لالایی قبل از خوابیست که اروپایی ها به مناسبت فروپاشی برجام به تکرار نشستند و البته ترامپ هم دست از فیلم بازی های هالیوودی خود برنداشت تا این خیمه شب بازی ها تیری دیگر بر پیکر نیمه جان برجام در تاریکی بزند و قدرت طلبی جایگزین گفت و گو شود.

حال نیز هم چنان عده ای چشم بر بسیاری از واقعیت ها بسته و چوب بر تن این ماجرا می زنند تا شاید دوباره بازار سیاست داغ شود و حرفی برای گفتن داشته باشند اما دریغ که مدت هاست آب سربالا رفته است و فقط این قورباغه ها  هستند که روز و شب ابوعطا می خوانند.

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
یکی جام و هزاران شوتِ بی فرجام!

مثال وعده های پیش؛ چشمش در نگاهم بود                      و یادش آمد این بارم فراموشش شده کاری

یکی گونی ز حرف پوچ را هم بر زمین بنهاد                       امان از وعده های پوچ و این فرجامِ تکراری

و اما در ماجرای آلوده به عبور از قانون، قدرت گزینی و منفعت خواهی هر کجا پا بگذاریم و قدمی پیش برویم آسمان یک رنگ است، حال  چه نقاش آمریکا باشد و  چه اروپا شانه بر زیر بار  رنگ رزی گذاشته باشد یا اینکه اسرائیل مشغول رنگ پاشی و کاغذ بازی شود، خلاصه از قدیم الایام گفته اند که همواره  گوسفند به فکر جان است و قصاب به فکر دنبه!!!

با این اوصاف وقتی کلاس درس یک جا باشد و سر فصل اصلی سخن نیز  مشترک شود، دیگر  هیچ فرقی نمی کند برای بازار گرمی های پوشالی، تصاحب های خیالی و حرف های تو خالی، نرخ روز به دلار تعیین شود یا به یورو و باید دانست هرگز به گرما و نور برآمده از آفتابِ لب بام نمی توان امیدی داشت.

تو قول دادی عمل بر آن نکردی          وفا بر عهد و آن پیمان نکردی

دگر اما نمانده اعتباری                        به قول خود عمل چندان نکردی

میان بازی شُغالِ ولگرد                          تو روبه بودی و جرات نکردی

روشن است که خاصیت دست نشاندگی، تروریست پروری، وابسته بودن، محافظه کاری و ترس در حباب قدرت همیشه با یک هدف و نتیجه همراه است؛ چه قرار دادی را ترک کنی و چه با هر بهانه ای در آن ماجرا بمانی نتیجه می شود بدعهدی و پیمان کشی حال برچسب آمریکایی بخورد یا اروپایی زیاد فرقی ندارد ، چراکه از کوزه همان برون تراود که در اوست. زین پس نیز در همین کرونا زدایی ها و ضدعفونی کردن های فرار از ویروس، چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید، یا شاید بهتر است بگوییم دست ها را باید شست و جور دیگر باید دست به سوی دیگری دراز کرد و پیمان بست آن هم پیمانی پکپارچه با نگاه به درون و قطع امید از وعده سر خرمن دادن های بیرون!

(Visited 36 times, 1 visits today)