پیوند دوستی با کودکان شهر

شهر دوستدار کودک راهبردی موثر برای ارتقاء کیفیت زندگی شهری کودکان است و تحقق اهداف آن پویایی اجتماعی و فرهنگی سایر بخش های جامعه را به همراه دارد در این مسیر برنامه ریزی شهری زمانی به اهداف مطلوب نائل می شود که خواسته ها و نیازهای تمام شهروندان با توجه به شرایط سنی و خواسته […]

شهر دوستدار کودک راهبردی موثر برای ارتقاء کیفیت زندگی شهری کودکان است و تحقق اهداف آن پویایی اجتماعی و فرهنگی سایر بخش های جامعه را به همراه دارد در این مسیر برنامه ریزی شهری زمانی به اهداف مطلوب نائل می شود که خواسته ها و نیازهای تمام شهروندان با توجه به شرایط سنی و خواسته های گروه های مختلف اجتماعی را مورد توجه قرار دهد.

با گسترش موج شهرنشینی و افزونی جمعیت از سوی دیگر، کودکان در تحولات مدرن شهری نادیده گرفته می‌شوند و لزوم توجه به آنها در شهرها بیش از پیش احساس می‌شود. شهر یک واقعیت زنده و پویا است که نباید خود را بر کودک تحمیل کند بلکه باید متناسب با شخصیت او شکل گیرد و متاسفانه بسیاری از شهرهای ما با این قاعده بیگانه هستند و در حالیکه جزئی از حقوق کودکان است تا در شهر چیزی برای دیدن داشته باشند و علاوه بر درک نسبت به آن، قوه تخیلشان را پرواز دهد و از نظر بصری به رشد آن ها کمک کند.

کودکان همواره تمایل به برقراری ارتباط با محیط اطراف خود را دارند ،این محیط ها شامل ساختمان ها،امکانات و فضای طبیعی است که مردم در آن زندگی،بازی و کار می کنند.مدارس،منازل،پارک ها،مناطق دیدنی،مراکز خرید و زیر ساخت های حمل و نقل همگی بخشی از محیط ساخته شده و ارتباطی بشر به شمار می روند.

از نگاه دیگر معتقدیم اگر می خواهیم هر چیزی را در جامعه اصلاح کنیم باید از کودکان آغاز و ضرورت های فرهنگی را از طریق نسل نو منتقل کنیم و در کنار این هدف کودکان نیز می خواهند اجتماعی باشند و علاوه بر ارتباط با جامعه در کنار هم سن و سال های خود قرار گیرند.

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
شرنگ ناباوری جوانان،کام توسعه را تلخ می کند

از این رو امکانات شهری می بایست به گونه ای طراحی و جهت دهی شود که در دسترس کودکان قرار گیرد و شرایط محیط شهری امن را برای آن ها فراهم سازند.
در شهر دوستدار کودک نحوه مدیریت و حکمرانی خوب مستلزم تخصیص فرصت به کودکان برای تصمیم گیری است تا کودک نیز بتواند علاوه بر دسترسی به خدمات اساسی در تصمیمات شهر نیز اثرگذار باشد که بر این مبنا به رسمیت شناختن کودکان به عنوان یک شهروند با داشتن دسترسی به همه خدمات بدون توجه به نژاد،مذهب و ناتوانی معنا می یابد.

گام نهادن یزد در این مسیر نیز ارائه مدلی برای چگونگی اداره شهر بر اساس نیاز کودکان است زیرا شهر را نباید فقط محل سکونت دسته ای از افراد و مرکز قراردادها دانست بلکه شهر متشکل از روحیات،افکار،آداب و رسوم،اعتقادات و احساسات خاص همه افراد است.

خوشبختانه جامعه محلی شهر یزد بستر و کانون مناسبی برای تمرین مشارکت کودکان در ساخت و برنامه ریزی شهر دوستدار کودک است و تجربه متفاوت کودکان از محیط خود را برای رشد خلاقیت شهری به میدان عمل وارد می سازد که علاوه بر فراهم آوردن محیطی منطبق بر خواسته های کودکان با ایجاد فرصت مشارکت و تخصیص نقش اجتماعی به آن ها زمینه های افزایش آگاهی اجتماعی و توسعه مشارکت واقعی و خلاق در اداره شهر را نیز فراهم می آورد.

(Visited 19 times, 1 visits today)