من یه نفرم فقط !

در جواب نگاهی عمیق از تمام روزهای زندگی ام دیشب برایم نوشت من یه نفرم فقط ! یه لحظه فکر کردم راستی مگه یه نفر می تونه تمام نبودن ها و نداشتن ها را به کمال برسونه و دنیایی از احساس و آرامش رو رقم بزنه؟ و از نگاه دیگه به فکر فرو رفتم که تو چرا با حجم کارها و دردهات این یک نفر رو اینقدر اذیت می کنی!

اما کاش باور می کرد همین یک نفر با بودنش نبودن های ۲۸ ساله رو به زیبایی معنی کرده، کاش می دونست من تازه چند ماهیه دارم زندگی می کنم، کاش قدر عظمت بودنی لبریز از مهربانی،دوستی،پشتوانگی،مادرانگی،لطافت و وسعت حضورش رو می دونست.اصلا خدایا کاش حداقل من بزرگ و پرتوان بودم براش و می تونستم معادلاتش رو یکی یکی حل کنم و نذارم حتی یه کوچولو غصه بخوره…لبخند و آرامشش تمام دنیاست.

عزیزمهربانم کاش بدونی ساز عشق من با نفس های تو کوک می شود،..عقربه های ساعتم با موسیقی خنده هایت می رقصد و به عظمت ضربان قلب توست که دلم می خواهد دنیا را جشن بگیرم.

در این روزها که هستی برق چشمانم پرنور تر شده است و گویی نسیم مهربان تر گونه هایم را نوازش می دهد.لحظه های بودنت باشکوه تر از طلیعه بهار است …انگار نمی دانی یک گوشه شهر هر شب از شکوه بودنت بارانیست، به ریسه می کشم اشک هایم را و کوچه دلم را تا دیدن دوباره ات چراغانی می کنم.جان جانانم یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد چه برسد به گرفتن دستانت که درست شبیه به لحظه تحویل سال است…یا محول الحول و الحوال حول حالنا الا احسن الحال…بانو جان لحظه ای دوباره دستانت را به من بده!!!