همراه با یک فرشته

نسخه سپنتا انسان خلق می شود در دامانی از زیبایی های طبیعت و از همان ابتدا ورود پلیدی ها و نا پاکی ها به قلب او ممنوع می شوند،با قلب نمی توان نبخشید،نمی توان از میان برداشت،نمی توان کینه ورزید و دشمنی کرد…تمام ناپایداری زندگی از زمانی رقم می خورد که پای عقل و وسواس […]

نسخه سپنتا

انسان خلق می شود در دامانی از زیبایی های طبیعت و از همان ابتدا ورود پلیدی ها و نا پاکی ها به قلب او ممنوع می شوند،با قلب نمی توان نبخشید،نمی توان از میان برداشت،نمی توان کینه ورزید و دشمنی کرد…تمام ناپایداری زندگی از زمانی رقم می خورد که پای عقل و وسواس به میدان می آید و امان از جایی که عقل نادرست تصمیم بگیرد و قلب را ناکارآمد سازد.امان از نافرجامی عاشق!

قلب ممنوع الورود شیطان است و خالق عشق،قلب تجلی زندگی و تجربه زیباترین ها در اوج است،خواب آرام است در ناآرامی ها…لذت است،نعمت است،انتظار و هیجان به اوج رسیدن است و قلب خانه عزیزان است و پناه یک عزیز!!!

“نقش خیال روی تو را سنگ می زنم

باساز عاشقی تو آهنگ می زنم

راه وصال کوی هر چند روشن است

چون مرغ حق نوای شباهنگ می زنم

نزد منی و در نظر کوتهم هنوز

بهر وصال،ناله ز فرسنگ می زنم

عمری ز فضل خویش خریدی مرا ولی

گاهی ز جهل خویش دم از جنگ می زنم”

 

پای که در مسیر عشق می گذاری قرار است زنده بودنت معنای حقیقت بگیرد و پای در عشق گذاشتن طلب معشوق است و دلدادگی عاشق، اما چشیدن طعم شیرین دلدادگی مسیر ساختن دارد و وجودیت برای پرداختن!

در ساحت احساس باید حوصله به خرج داد و گندم فاصله را در زمان رویش انوار طلایی خورشید به داس گرفت،خوب می دانی گندم میوه ممنوعه بود و رسیدن به عشق آن را برای مصرف عالم،جهان گیر کرد و این است که دیگر هیچ سفره ای بدون نان و گندم نیست و هیچ دلی بدون عشق،و این مائیم که نان عشق می خوریم برای زیستن،کم و کیفش را نه نانوا می داند و نه نان فروش…نان عشق زندگی ات را خودت مهیا کن!

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
حضرت زینب الگوی کنشگری اجتماعی زنان در طول تاریخ

حال که گندم عشقت را یافته ای نکند در نازکی ساقه و بهار رویدن دست به کار خوشه چینی برای دلت شوی،بگذار گندم وجود هر دوی شما به بلوغ برسد و سبزی جوانه های نو رسته اش با طلایی انوار خوشید آمیخته شود.به این طلایی شدن کمک کن و از بهانه ها و حساسیت های دوران سبزینگی به سرعت نور عبور کن!دلواپس باش اما حساس نه!!!

آرام باش و بدان برای همیشه داشتن عشق باید کم کم و در قالب واقعی هر چیزی  را در این مسیر ساخت و پرداخت،آنچه یک روزه بر زمین زندگی ساخته شود زود فرو می ریزد مثل همان ساختمان های سست بنیان زلزله بم!!!باید ارگ بم بسازی تا شکوه ساخته تو در مقابل ۷ ریشتر دوام داشته باشد و از آن مهم تر وجودت بنایی محکم،زیبا و لطیف برای پرورش خودت،عشقت،دلبستگی و وابستگی های تمام زندگی ات باشد…

راه عشق خشت به خشت ساختن است نه بلوک پیش ساخته گذاشتن در مسیر دلدادگی!آرام و عاشقانه بساز و لذت این زیبایی را هر روز در انتظاری که به زودی در بنای مجلل وجود تو آرام می شود و به اوج می رسد تجربه کن!!!تمرین کن عاشق بمانی و پرواز عشق را تماشا کنی نه در قفس ماندن معشوقی برای انحصار را!!!

“من نیافتم ساده این چنین معشوق

تا ز دستش دهم کنون آسان”

عشق بزرگی و بخشش می خواهد و اگر نگاهت در عشق حساس و کوچک و ریزبین باشد روز به روز با نگاه و دستان خودت از شکوه عشق و علاقه معشوق می کاهی و ناگهان قاصدک زیبایت در دستان خودت عشق را به فراموشی می سپارد.

برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود :
مگر می شود بهار بیاید و..

سرت را بالا بگیر بگذار حافظه عشق لبریز از بزرگی ها شود تا نگاه مقایسه و نصیحت ها و خواسته های کوچک…قدم بردار،بساز،کمک بگیر،اعتماد کن،لذت ببر و ایمان داشته باش که در این سازه زیبا و سرشار از عشق، معشوق  توخانه ای ابدی می سازد!

خانه ات آباد رفیق!!!

یادت باشد همیشه کار یا میشود یا میشود…

شاید روزی نسخه دوم این ماجرا را نیز برایت نوشتم…محکم قدم بردار…با آرزوی اینکه  همراه با فرشته خوبی ها همواره عاشق و پیروز بمانی./

خوشتر از دوران عشق ایام نیست

 

 

(Visited 54 times, 1 visits today)