اکنون رستاخیز عشق است

اکنون رستاخیز عشق است، زمین به مهمانی آسمان می رود،اهالی ملکوت کجاوه هدایت را به دوش گرفته اند… السلام علیک یا علی بن موسی الرضا اکنون من اینجایم در بهشت حرم تو و زائر تمام ستاره های آسمانت،تمام کبوتران کنبدت، تمام آیینه کاری ها و مقرنس ها، تمام چلچراغ ها و طاق ها و رواق […]

اکنون رستاخیز عشق است، زمین به مهمانی آسمان می رود،اهالی ملکوت کجاوه هدایت را به دوش گرفته اند…

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

اکنون من اینجایم در بهشت حرم تو و زائر تمام ستاره های آسمانت،تمام کبوتران کنبدت، تمام آیینه کاری ها و مقرنس ها، تمام چلچراغ ها و طاق ها و رواق ها،زائر تمام زاویه های این فردوس، زائر تو،تو که تمام این ها با تو آبرو گرفته اند و بی تو هیچند…

در روز میلادت از گوشه اتاقم دلم را به عشق تو در صحن و سرایت روانه ساخته ام و بیش از همیشه محتاج عنایتم…پس از برگزاری دوازدهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه مستند و داستانی رضوی یزد که هنوز غبار عاشقی اش بر وجودم نشسته است نام تو در کار و زندگی و دلم بیش از گذشته حک شده و رونمایی از عشق به تو در چشم خلق آمد و در دل من ماندگار تر شد.

نوشتن ۲۰ روزی که تمام قد به عشق تو و با عنایت خودت پر اثر گذشت زمان می طلبد و به زودی دست به قلم می شوم…امروز به یمن میلاد مبارکت قدری نگاشتم تا از تبرک این لحظات بی نصیب نمانم.

بوی عطر اذان همه فضای صحن و ایوان را پر کرده است. سینه ها مملو از دعا، چشم ها پر از اشک، لب ها زمزمه رضا رضا دارند وگوش ها صدای بلند نقاره خانه را می شنوند. با صدای «قد قامت الصلاه »، همه صف ها را مرتب می کنند. من هم چادرم را دور سرم می بندم و آماده می ایستم. کبوتران عاشق، بال و پر زنان ازهرگوشه ای با شتاب خودشان را به لانه هایشان می رسانند تا شب رابه آرامی سپری کنند و فردا با نشاط و سرحال برای طواف حرمش آماده باشند. کم کم سر و صدای آنها تمام و همه جا سکوت. گویی آنها نیز در صف نماز ایستاده اند و صدای مکبر…

(Visited 14 times, 1 visits today)